خاطرات مستند سید هادی خسروشاهی درباره سید جلال الدین آشتیانی مقدمه
مقدمه
… این نسخه از ـ حدیث روزگارـ سلسله «خاطرات مستند» اینجانب ـ درباره فیلسوف مجهول القدر معاصر، استاد بزرگ سید جلالالدین موسوی آشتیانی است که به آغاز دوران تحصیلی بنده در قم، مربوط میشود. این دوران همزمان با شکست نهضت ملیکردن صنعت نفت بود و روی برداشتها و باورهای سیاسی، تبادل نظر و بررسی مسائل فلسفی ـ علمی و بهرهگیری از استاد در این زمینه، به مسائل سیاسی روز و حوادث نیک و بد حوزهها کشیده شد و حتی در دوران سفر تحصیلی استاد به نجف و یا سفر این بنده به تبریز، همچنان ادامه یافت که محصول آن، مکاتباتی بود که به عمل آمد و طبق معمول، متأسفانه نسخهای از نامههای بنده در اختیار نیست و فقط بخشی از نامهها و یا پاسخهای استاد جلال از حوادث روزگار در امان باقی مانده که اینک در این رساله، ضمن پرداختن اجمالی به شرح زندگی و آثار استاد سید جلالالدین آشتیانی، برای ثبت در تاریخ عیناً نقل و درج میگردد. البته این اثر میتواند نشاندهنده نوع اندیشه قشر متفکر و آگاه حوزه علمیه قم درباره حوادث سیاسی پس از حادثه موسوم به کودتای 28 مرداد و راه چارهجویی آنها برای پیشرفت کشور و بهبود اوضاع، تلقی گردد.
نکتهای که در این رساله مورد توجه قرار گرفته، فعالیتهای سیاسی و غیرعلمی ـ غیرفلسفی استاد جلالالدین در دوران زندگی ایشان است… در واقع استاد جلال آشتیانی، در آن برهه از زمان، همزمان با ارتباط مقبول و موقعیت خاص در بیت مرجعیت – آیت الله بروجردی- و تحصیل و تدریس در حوزه و بحث و تلاش در دائره علوم اسلامی، به ویژه عرفان و فلسفه، در مسائل سیاسی روز هم به نحوی دخالت و نقش داشته است که البته این موضع و این مرحله در زندگی ایشان، مورد توجه اغلب سیرهنویسانی که درباره استاد جلال، مقاله یا کتابی نوشتهاند قرار نگرفته است و فقط یکی از پژوهشگران، با استناد به نوشتهها و نامههای ایشان به اینجانب، به این بُعد از زندگی ایشان هم اشاراتی کرده است که قابل تقدیر است…
البته استاد جلال، بعدها به علت لورفتن دستخط ایشان توسط بعضی از دوستان ملیگرا، در مورد نظریه منفی آیت الله بروجردی درباره شاه و بازداشت موقتش، از بازیهای سیاسی اهل سیاست! ناراحت شد و ضمن کنارهگیری از این جریانات رسمی، خود به فکر تأسیس یک نهاد سیاسی مستقل، برای گردآوری افراد صالح و ادامه مبارزه، در شکل معقول و منطقی بود که در یکی از نامههایش به اینجانب، به طور مشروح به آن میپردازد، ولی متأسفانه توفیقی در این زمینه حاصل نشد…
به هر حال: این نوشتار، اشاراتی دارد به زندگی، آثار و فعالیتهای علمی و سیاسی استاد جلال به ویژه همکاری و نظریه او درباره نهضت مقاومت ملی و جمعیت متاع که اینجانب نیز به نحوی با هر دو جریان ارتباطی داشتم و در آن راستا فعالیتهای ویژهای انجام میدادم که به گوشههایی از آن در «خاطرات مستند» خود اشارههایی کردهام.
اینک این رساله به علاقمندان تاریخ معاصر تقدیم میگردد. در انتظار هرگونه نقد و تصحیح و تکمیل خواهیم بود.
وله الشکر علی ما انعم.
قم: عید غدیر
سید هادی خسروشاهی
30/6/95